مستند
ملاقات با گورباچوف !
مستندی یِ و فوقالعاده جذّاب؛
دربارۀ تحوّلات چند سال آخر کشور "اتّحاد جماهیر شوروی"؛ از شبکه 4 (شبکۀ فرهیختگان)
سالهای نوجوانی و جوانی، لحظه به لحظه اخبار اتّحاد جماهیر شوروی را پیگیری میکردم.
دربارۀ رهبر کشورهای بلوک شرق، "میخائیل گورباچوف"، و حکومت متفاوتش،
و نیز خیانتهایی که به او شد، حتّی از طرف نزدیکترین همکارانش مثل بوریس یلتسین؛
و سپس کودتایی که بر ضدّش شد؛
و نهایتاً فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی.
دیشب، و بعد از دیدن این مستند، شاید برای اوّلین بار دلم برای گورباچوف سوخت!
و لقبی که به این مرد دادم این بود:
"کوهی که فروریخت" و "حماسهای که به تراژدی ختم شد.!!"
تنها به یک علّت: "اعتماد به غرب!"
* این مستند را یک فیلمساز آلمانی ساخته بود.
طبیعی است که اسمی از نامۀ سرنوشتساز امام خمینی به گورباچوف نبرده باشد!
به اعتقاد من، ایرانیها هم باید یک مستند بسازند در اینباره.
چند سال قبل از فروپاشی شوروی، هیچکس پیشبینی نمیکرد که این اتّفاق خارق العاده بیفتد.
و این رهبر ایران بود که پیشبینی کرد؛
و نامه نوشت برای رهبر شوروی و او را نصیحت کرد که: مواظب نفوذ آمریکاییها باش!
نشنید؛ و عاقبتش شنیدی.!!
==================
این مستند برای دوستان عزیزی که در جلسات "نقد فیلم" بودند، حتماً جذّاب و مفید خواهد بود.
این جمله را اضافه میکنم که:
اگر تحلیل و برداشتِ خودتون دربارۀ این مستند را
در قسمت نظرات همین پست بذارید، نمرۀ ارفاقی بهتون تعلّق میگیره.
(اطّلاعرسانی کنید.)
سعید جرّاحی 11/10/98
خیانتهای یک دیکتاتور! +عکس
زمانی که ژنرال "آیرونساید" سفیر انگلیس در ایران بود، با م با دولتمردان بریتانیا، تصمیم گرفت که حکومت را در ایران عوض کند.
امـّا هنوز کسی را برای شاه شدن انتخاب نکرده بود.
پس از بررسیهایی که انجام داد، به این نتیجه رسید که رضا میرپنج را به عنوان شاه انتخاب کند.
آیرونساید در خاطراتش مینویسد:
«شخصاً عقيده دارم يك ديكتاتوري نظامي گرفتاريهاي ما (انگلیسیها) را در ايران برطرف خواهد كرد!!"
نهایتاً تصمیم بر این شد که حکومت ایران، از سلسلۀ قاجاریّه به سلسلۀ پهلوی تغییر پیدا کند.
و رضاخان میپنج -با وعدۀ دروغ جمهوری، و برگزاری انتخابات(!)- به سلطنت رسید، و "شاه" شد !!
گردآوری: الهه اندیشمند/
کارشناس ارشد علوم ی/ دانشگاه تهران
معامله شکستخوردۀ
کره شمالی و آمریکا
وقتی پارسال، رهبر کره شمالی با ترامپ آمریکایی دیدار کرد،
یه عدّه آدم ساده و خوشبین، و شایدم مُـغرض، شروع کردند به نِـق زدن که چرا ما هم با آمریکا ماکره نمیکنیم؟!
دلسوزان کشور، هر چه میگفتند بابا! اینها بازیه؛ آمریکا قرار نیست صادقانه مذاکره کنه.
ولی گوششون بدهکار نبود!
رهبر کره شمالی، 3 یا 4 مرتبه با ترامپ ملاقات کرد.
امّا امروز رهبر کرۀ شمالی، با عصبانیّت نسبت به بدقولی و فریبکاری آمریکاییها، اعلام کرد که به ساختن موشکهای هستهای ادامه میدهد .
+ اون افراد ساده و خوشبین، و شایدم مُـغرض، هنوز چیزی اظهار نظری نکردهاند!
سعید جرّاحی 11/10/98
سنگی بر گوری
تگ گویی ِ خاصّ جلال آل احمد
جلال آل احمد، کتابی داره به نام "سنگی بر گوری".
شخصاً هر موقع این کتاب را میخوانم، از یکطرف، دلم برای شخصیّت منحصربفرد جلال میسوزد!
و از طرف دیگر، در حکمت ماجراها این زندگی استثنایی میمانم!
همۀ اینها به کنار، وقتی یادم میاید که چند سال پیش، در کنار شمس آل احمد (برادر جلال) بودم، و او با فریاد و بغضِ فروخورده، از این کتاب نام میبُرد و چه ماجراهایی را تعریف میکرد، دلم آتش میگیرد.!!
. بماند!
شاید یک روزی دربارۀ این کتاب خاصّ جلال، چند کلمهای بنویسم.
چند جمله از میانههای این کتاب:
«داشتم صبحانه ميخوردم كه تلفن صدا كرد. معمولاً زنم ميرود پاي تلفن.
اوّل سلام و عليكي ناآشنا، و از سرِ خونسردي؛ و بعد "بله همينجاست" ؛ و بعد مدّتي سكوت؛ و بعد سلام و عليكِ ديگري! و بعد صدايش احترامآميز شد و "سايۀ مبارك كم نشود".!
من داشتم چايم را مزهمزه ميكردم؛ كه يكمرتبه فريادش بلند شد به گريـه؛ و چه گريـهاي! كه از جا پريدم.
هِقهق ميكرد كه رسيدم. گوشي را گرفتم و : "-چه خبره صبح اوّل صبح؟"
كه يارو خودش را معرّفي كرد:
- [من] تيمسار سپهبد (.) هستم.
-خوب چه فرمايشي داشتيد؟
كه [آن] خبر [تلخ] را داد.
- گفتم: نميشد اوّل، مردِ خانه را خبر كنيد؟!
كه يارو جا خورد؛ با همۀ تيمسارياش!! و جوري شد كه ديدم بد شد! اين بود كه افزودم:
-خوب ميفرموديد!
[که او ادامه داد:] البتّه هنوز در قيد حيات است؛ امّا.»
کتاب «سنگی بر گوری»/ شرح زندگی جلال آل احمد
گردآوری: سعید جرّاحی 11/10/98
رفتنی، رفتنیست.!
ویلموتس رفت؛ چقدر التماس کردند که برگرده!
استراماچونی رفت؛ هنوزم دارن التماس میکنن که برگرده!
کالدرون هم میخواد بره، دارن التماس میکنن که برگرده!
هر سه تاشون بیچاره کردند فوتبال ایران را؛
و بعدش با کمال پررویی و وقاحت، بیخیالِ همهچی شدند و رفتند!
اینها هیچ گُلی به سرِ ورزش ایران نزدند؛ و رفتند !
خودشون همه غلطی کردند؛ و آبرو، و پول، و وقتِ فوتبال ایران را گرفتند؛ و رفتند!
و با اینکه رفتند، تازه هنوز دخالت هم میکنند!!
+ حماقت است کسی که رفته را با التماس برگردانند!
کسی که میخواست بمونه، اصلاً نمیرفت.!
++ اگر دست من بود، برای تمام کسانی که میخوان از ایران برن،
خودم بلیت یکطرفه براشون میگرفتم که برن؛ که زودتر برن. هر چه زودتر .!
- اینها بودنشون، هیچ منفعتی نـداره!
سعید جرّاحی 10/10/98
چرا عاشق نمیشن؟!
- پرسید: مگه میشه کسی عاشق نباشه؟
- گفتم: معمولاً نه!. ولی یه سری افراد هستند که نمیخوان بروز بدهند!
- گفت: چرا؟
- گفتم: چون این آدمها نباید عاشق بشن! به هر دلیلی:
یا نمیتونن که عاشق بشن! یا میترسن! یا نمیتونن! یا نمیخوان! یا نمیتونن!
چون باید مواظب باشن که عاشق نـشن! چون نباید که بـشن!!!
- نگاهِ عاقل اندر سفیهی به من کرد و رفت!
+ فهمیدم که نفهمید !
که چرا برخی آدمها نمیتونن که عاشق بشن.!
سعید جرّاحی 9/10/98
شکّ نکنید که
فتنه 88 بدتر بود.
فتنۀ آبان را یادتون هست؟
هر روزی که میگذرد، سرنخهای جدیدی از نفوذ عناصر خارجی در بین اعتراضات مردم، کشف میشود!
خسارتهای میلیاردی، و قتل و مجروح کردن مردم توسّط آنهایی که دو سال آموزش دیدند برای آشوب در ایران.!
همه و همه را دیدیم و بعدها خواهیم شنید؛
ولی اگر این خسارتها، ده برابر و صد برابر هم میشد، به نظرم به پای خسارات فتنۀ 88 نمیرسد!
+ تاریخ باید ثابت کند خساراتی که اون سه نفر "سران فتنه" به ایران زدند.
سعید جرّاحی 9/دی/98
تکرار تاریخ!
سال ۸۸ یک سالِ عبرتآمیز بود که در تاریخ اسلام و تشیّع، مثل آن دو کاندیدای انتخابات، زیاد بودند.
فی المثل "طلحه و زبیر" وقتی دیدند خدمات قبلی آنها به اسلام، باعث خدمات جدید امیرالمومنین علی (ع) به آنها نیست، دست به شورش زدند و بر نتابیدند که عدالت این است؟!
گاهی مسئولین به این فکر میکنند که در انقلاب، سهمی داشتند و شاید زندانی رفته باشند در زمان شاه و مبارزاتی کرده اند و یا حتّی در زمان جنگ تحمیلی با پول شخصی خود اسلحه ند، حالا انقلاب به آنها وامدار است و باید شیر انقلاب مردمی را بدوشند و به کام خود کنند!!
در این صورت، همان طلحه و زبیر هستند که با ولیّ زمان خود جنگیدند؛
که سال ۸۸ کم نبود از نامداران انقلابی که آبرو و مبارزات خود را دستمایۀ شورش کردند و آن اوضاع را به وجود اوردند.
محسن ابویی
درباره این سایت